کوچه باغ ِ آرام
سلام هوا ابری و ملس.. جون میده برای پیاده روی و منی که دیشب بخودم قول دادم از همین فردا!! حداقل روزی نیم ساعت تنهایی برم بیرون....... باز هم اتاق خواب کذایی منو سمت خودش کشوند و دارم از روی تخت براتون می نویسم! غزل ساعت ۷ و نیم رسید.. بهش کلی خوش گذشته بود ولی خسته راه بود.. رفت که تا ظهر بخوابه. منم خورشت کرفس گذاشتم که تا ظهر بپزه و خودمم دوباره چرت بزنم..
تاريخ یکشنبه هجدهم خرداد ۱۴۰۴سـاعت
9:2 نويسنده ونوس| |
| Designer |