کوچه باغ ِ آرام
سلام ینی براش مهمم که اون آهنگو میزاره؟🤨 یک بار آهنگ شاخه نبات مسیح پخش میشد گفتم از نوع خوندنش تو این آهنگ خوشم میاد.. دیگه بعد اون هر وقت میشینم تو ماشین و فلش روشن می کنه اول همون آهنگ میاد! ینی دوسم داره که اونو تنظیم میکنه؟😅 پ.ن: اولا که از بی پستی فقط خواستم چیزی بنویسم و یکم خواستم شوخی کنم.. باز نیاین بگین آره دوستت داره و اینااا.. والا سر پیری معرکه گیری🤭 دومندش که فقط سبک خوندن آهنگشو دوست دارم ولی خود آهنگش غمگینه و بار معناییشو دوست ندارم. + خیلی وقت بود کرم های اصلیم تموم شده بود و دلم نمیومد ست لیفت قشنگمو باز کنم.. یک دلیلش هم این بود که پوستم چربه و دلممی خواست ست لیفتو با یک ست دیگه عوض کنم ولی دلم نمیومد.. دوسه روز پیش که دلم از جایی پر بود تا اومدم صورتمو بشورم و همزمان گریه کنم؛ تو آینه به اون حس خشبناک دهن کجی کردم و با یک نیشخند به خودم گفتم دوستت دارم و پریدم سراغ پک ست خوشگلم و بازش کردم و دوباره شروع کردم.. رسیدگی به خودم و حال دادن به خودمو😘 سلاممممم دیروز ۴۰ برادر! بود.. خواهرکوچیکه روزهای دفنشنبود و تازه عمل کرده بود.. دیروز تازه بقیه رو تو آرامگاه دید! همچنان درد زیاد داره و نشستن هم سختشه.. به زور رو صندلی نشست و آروم اشک ریخت.. با بقیه هم روبوسی و گاهی گربه .. یکجا حس کردم معذب نشسته، گفتم بلندت کنم؟ اشاره کرد آره.. تا بلندش کردم گفت حالم بده یکم آب بده.. تو مراسم۴۰ برادر فقط حلوا گذاشته بودند.. بدون آب! بدون گلاب! بدون .. داد زدم شوهرشاز جای دیگه آب بیاره که دیگه نفس خواهر بالا نمیومد.. به سختی اشاره کرد که نمی تونه نفس بکشه.. با اشاره به شوهرش فهموند که اسپری تنفسشو بهش بده.. به شوهرش فهموند تو ماشینه! آخه دختر خوب! تو که اخلاق خودتو می دونی چرا اسپری به این مهمی باید تو ماشینت باشه؟؟ شوهرش تا بره از ماشین بیاره، حالش بد و بدتر شد و این وسط فقط داد زدم دوتا داداشام بیان که ماساژ طبی بلدن.. بدی ماجرا این بود که بخیه های شکمش هنوز درد داره و اجباری گن بسته بود و به سختی همون وسط آرامگاه درازش کردن.. بمیرم براش داشت از بی نفسی بال بال!می زد.. هرکی اون دور و اطراف بود ایستاده بود اونجا و تماشا می کرد و نظر می داد!یکی می گفت قفسه سینشو بمالید.. یکی می گفت پاهاش.. اون یکی رگ گردنش.. اون یکی باد بزنیدش.. یکیگفت اورژانس بگیم.. که فکر کردیم در حد شوک عصبی معمولی هست و الان خوب میشه!! شوهرش با اسپری رسید ولی گفت خالیه😶☹ خواهرم داشت پرپر میزد.. چشاش گرد و رنگش سرخ و اسپری رو چنگ زد و به زور خواست اسپری کنه که لامصب نمیزد! دیگه دیدیم اوضاع خیطه زنگزدن ۱۱۵ ازونطرف گفتم یک جوون بپره اسپری بخره.. شوهرش هی گفت نمیدن!! فقط باید نسخه دکتر باشه!! فکر کنم طفلی بخاطر هزینه آزادش می گفت☹ خواهرزادم نفس نفس زنان اسپری رو رسوند ولی اورژانس هنوز نرسیده بود!! حتی با اسپری همنفسش بالا نمیومد و پرپر زدنش اذیتممی کرد😔 ولی اونجا محکم بودم! دوست نداشتمکسی ضعفمو ببینه.. همچنان داداشا در حال ماساژش بودن ولی خوب نمی شد.. لامصب فکرکنم بغضش بود و ضعف بیماری و استرس روزهای قبلش که همه باهم ناکارش کرد.. اورژانس رسید خیلی ریلکس و گفت چیزیش نیست.. گفتیم خب شوکعصبی بوده بخاطر مراسم برادرش یک آرامبخش بزنید..... گفت آرامبخش نداریم!!!!!!!! گفتیم نفسش بالا نمیاد ماسک اکسیژن بزارید...... گفت ماسکاکسیژن نداریم!!!!!!!!! گفت اکسیژن خونش فلان شماره س.. بد نیست خوبه!!!!! گفتیم داره از دست میره یککاری کنید.... اورژانسی ها حوصله نداشتن منتقلش کنن ولی ماها خودمون اصرار کردیم منتقل کنن بیمارستان.. جالبه حتی توی آمبولانس کپسول اکسیژن نبود و بخاطر تهویه بد و گرم داخل آمبولانس و بی اکسیژنی و هر نوع امکان اولیه دیگری حال خواهر کوچیکه صدبرابر بدتر شد تا رسیدن به بیمارستان...... ۵ ساعت بهش اکسیژن و سرم وصل بود و چند تا آرامبخش قوی تا خداروشکر بهتر شد.... اونقدر از بی نفسی ترسیده بود که با وجود ماسک اکسیژنش همش اشاره می کرد که اسپری هم دستتون باشه شاید لازمم شه!!!!! جالبه دکترش بهش تاکید کرده بود اصلا سفر نره حتی هوایی!! حالا با وجودیکه رحمشو ماه قبل برداشته باز هم امروز لک دید و ترسید!! امروز راه افتاد که برگرده شهرشون و بره دکترش.. یکساعت پیش به پسرخواهرم پیام دادم که مرررسی عشق که دیروز اسپری خریدی و رسوندی.. هرچی فکر میکنم اگر تو نبودی خاله تا بیمارستان نمی رسید!!!! گفت ۳ تای دیگه هم امروز خریدم و فردا براش پست می کنم......... همین.. نفس هاتون پرتکرار و رااااااحت👌🏽😘 تن ناز خودتون و عزیزانتون نیازمند هیچ طبیبی.. هیچ ۱۱۵ ای.. هیچ ماسک و دم و تجهیزات بوقی نباشه هیچچچچوققققتتتتتتت ارادت❤😘 سلام اول چون صبح شنبه س از دیروز تعریف کنم که اوضاع خوب بود و همه چی اگه گل نبود. حداقل بلبل بود!!! زن غضنفر قرار بودخواهر کوچیکه رو دعوت کنه و گفت بجای خونه، بریم پارک محلی نزدیک.. همیشه حتی اگه برای ۲۰ نفر بخواد غذا بزاره، من بخاطر اخلاق غضنفر میگم من برای خودمون میپزم.. قرار شد مرغ ته دیگی درست کنه و منم شب که رسیدم خونه مرغ هارو مزه دار کردم و گفتم برنج هم جمعه صبح درست کنم.. جمعه بیدار شدم دیدم پیام داده که غذا درست نکن برنج من زیاد بود و اسراف میشه.. منم فقط مرغ بردم و پیکنیک که اونجا بزارم بخارپز و سرخ شه.. ااز ۱۱ تا ۳ فقط یکجا نشستیم.. افه اینا بودن و غضنفر و زنش و خواهر رامسری و اینا و مامانم.. بعدم اومدم خونه و دوش که برم سر کار.. بقیه ادامه مطلب با رمز پست قبلی سلام خواهر کوچیکه بخاطر مسائلی زودتر راهی سفر شد و دیروز دعوتشون کردم.. گفتم وسیله بیاره چندروزی بمونن.. ولی فقط دیروزو موند.. خودشون پیشنهاد ماکارونی دادن و برای شب هم دیدم از همه راحتتر تاس کباب هست.. راحت همه موادشو حلقه ای کردم و گوشت و رب تفت دادم و تمام.. جاتون خالی جفتش هم خومزه شده بود.. دیروز عصر هم تنهاشون گذاشتم و خودم رفتمکار.. ازونجایی که صبح زود بیدار شده بودم و تا ۳ که برم کار مشغول بودم .. رسیدم پت شاپ هنوز پرانرژی بودم.. اونجام چند قفسه مرتب و گردگیری و کیف کردم! ولی دیگه امروز صبح مثل بقیه روزها تنبل بودم و نای بلند شدن و کار نداشتم.. ازین وضعیتم عصبانیم که اینهمه بیحالم تایم صبح تا ظهر.. الان تازه دمی ماش گذاشتم تا آماده شه.. بخاطر روده هام دکتر قرص داده ولی انگاری کارساز نیست.. هنوز که نتیجه ندیدم! گفت دو هفته مصرف کن خوب نشدی برو کلونوسکوپی!! الان ۵ تا دونه بیشتر نمونده ولی بهترم نشدم.. تو ادامه یک مطلب بی ربط میزارم که رمزی و مربوط به خانواده دیگری هست.. سلام چطورید؟ الهی آمین که خوبه خوب باشید😘 خواهرزادم دوماهه میگه باااید بیای بریمکیش.. من و دخمر و مامانش و خواهرای دیگه.. منم گفته بودم خیعلی دلممیخواد بیاد ولی دیگه روم نمیشه از دکتر مرخصی بگیرممم آخه اردیبهشتکه یک هفته رفتم سفر.. تیر یکهفنه رفتم رامسر.. تا رسیدم تعزیه داداشم بود و چندروز مرخصی بودم .. دیگه وجدانا الان رومنمیشه بگممرخصی! ولی بازم قول دادم برای شهریور یککاریش کنم و دیگه همه رو قول من حساب کردن! حالا شانسم همکار اصل کاریم رفت ترکیه و یکماه و نیم نمیاد.. میشه ۱۵ مهررررر منم خودم کامل در جریانم که واقعنی نیرو نداریم که مرخصی بگیرم ولی از طرفی دلمم خیلییییی میخواد باهاشون برم! حالا نمی دونم چکارر کنم🙄 کاش یکنیروی زاپاس داشتیم و راحت میتونستم برم.. هرچی فکر میکنم کیس مناسبی هم دور و برم نیست که بهش آموزش کارو بدم و بخوام یک هفته ای جای من بمونه و خودم حقوق روزانه شو بدم.. چیکار کنمممم حالااا؟؟☹ حتما هم باید شهریور برن.. کاش مهر میرفتن😏 هزینه ش هم گرونه ولی تا حالا کیش نرفتم ارزش داره یکبار برم🤭 تورهای ۳/۵۰۰تومنی هم هست ولی میگه اوناها هم به بازار دوره و هم ناهاری که میدن کیفیت پایین و بد.. ولی تور ۸ تومنی میگه خیلی عالی تر میشه.. نمدووونم والا😏خدا کنه قسمت باشه و کیش طلبم کنه و بشه برمممم + چندتا پست قبل (تنی_ ناتنی) از رفتار زشت دختر داداشم نوشتم .. حالا اینجا می خوام از محبت و مهربونی دختر خواهرشوهرم( سیما) بگم و پدرش که همین چندروز پیش به رحمت خدا رفت و درگیر مراسم اون بودیم.. اول اینکه خواهرشوهرم و سیما دخترش خودشونو به معنای واقعی کشتن و اونقدر بیتابی کردند که من تو هیچ مراسمی این حجم از بیتابی ندیده بودم و خوش به سعادت اون مرد که اینهمه خوب و مهربون بوده که یک دنیا از خوبیش می گفتند.. ( البته اینو فاکتور بگیرم که پسرش دیده بود سر مزار پدرش دوتا خانوم وحشتناک گریه و بیتابی میکنن و چون آشنا نبودن شک کرده بوده😁 که مثلا شاید پای زن دوم و سوم پدرش در کار باشه!! با خودش میگفته خدایا من چطوری به مامانم بگم حالا؟؟ بهرحال فعلا موقت از جایی کشف کرده بوده که هرماه اتومات از حساب پدرش برای هر کدوم از این خانمها ۲ میلیون واریز میشده! .. و اینکه بواسطه شغلش هم کلی مواد غذایی بهشون میداده.. فعلا تا همینجاش براش مشخص شده و به مامانش چیزی نگفته تا بعد برای تکلیف حقوقشو اینا برن بانک و مشخص شه جریان چیه😎 فقططط امیدوارم چیزی کشف نشه که خواهرشوهرم بگه حیف اشکهایی که برای این مرد ریختم🤪 آها.. سیما هم هر دقه منو میدید بغلم میکرد و گریه و گریه که زندایی بابام شمارو خیلی دوست داشت.. یکی از کسایی که خیلی خوشحال میشد میاین خونمون شما بودین.. همیشه میگفت زندایی خیلی بادرایت و فهمیده و مهربونه و خیلی قبولتون داشت.. دروغ نگم وجدانا سیما ده بار با بغض و گریه این حرفها رو بهم زد و راستش خب کیف کردم ازین همه لطف و اینکه تو خانواده خواهرشوهرم محبوب و دوست داشتنی ام..(تاکید میکنم تو خانواده خواهرشوهرم!! ینی بقیه خواهرا این حسو ندارن🤨🤪 )حالا همیشه همین خواهرشوهرم خودش به زبون میاورد و تعریفمو می کرد و به شوهر میگفت قدر خانمتو بدون.. ولی شوهرش در این حد که سیما می گفت رو در رو بهم نگفته بود. حالا به خواهرم میگم تفاوت بین آدمهارو می بینی؟؟ اون از پاره تن خودمون که بعد سالها کنار هم بودن ؛مارو خواهر خودش نمی دونسته و دخترش توی جمع و جایی که اصلا دلیلی نداشته بگه با داد و هوار آبرومونو برد و خودشو از چشممون انداخت.. بعد این از یک مرد با محبتی که نهایت سالی چندبار مارو می دید و دخترش که اینهمه لطف داشت و بامحبت بود! آدمها وقتی اینطوری بامحبت هستند و محبتشونو ابراز می کنند؛ ازونطرف هم خب تو بیشتر دوست داری کنارشون باشی و هرکاری از دستت برمیاد براشون انجام بدی. مثل خانواده ما که برای مراسم داداشم مثل غریبه ها دوروز رفتیم و برگشتیم و دیگه هم هیچکدوم دلمون نیومد برای تسلا پامونو خونشون بزاریم یا بهشون زنگ بزنیم.. اونقدر عجیبن که خواهر اصلی خودشون هم نرفته پیش زنداداشش و بچه هاش.. میگه گاهی اصلا یادم میره که برادرم مرده!! در عوض خانواده خواهرشوهرم همینجوریش انقدر عزت احترام به سر آدم میزارن(سر همه.. نه تنها من) که آدم دوست داره هر کاری برای تسلا و آروم شدنشون انجام بده و کمک حالشون باشه. همین دیگه.. امیدوارم خودم هم اخلاقمو بهتر کنم تا همیشه بتونم حس خوبی به دیگران بدم!! چون بهم ثابت شد که مهربونی هزینه ای نداره👌🏽❤😘 سلام خوبید؟ امیدوارم جواب همتون خداروشکررر باشه و واقعا حالتون خوب باشه🙏😘 امروز می خوام در مورد حجاب اجباری(توفیق اجباری😡) از نوع اسنپی! صوبت کنم!! خب! متاسفانه سال گذشته بخاطر اعتراضاتی که واقعا حقمون بود؛ خیلی از عزیزانمونو از دست دادیم.. روزهایی بود که همه با هم متحد شدیم و هرکی به نوبه خودش هرکاری از دستش برمیومد انجام داد.. ولی خب واقعیت اینه که مسئولینمون و بالا سری هامون به واسطه منافعی که نصیبشون میشه، خیلی سفت به صندلی های مفت خوری و چپاولشون چسبیدن و ناعادلانه قانون وضع می کنن.. ناعادلانه اعدام می کنن.. ناعادلانه بازداشت و تنبیه می کنند! تهمت می زنند.. و به درک واصل می کنند.. و ناعادلانه اعتراضات به حق! مردمی رو به وحشیانه ترین شکل ممکن سرکوب می کنند😡 ولی هنوز هم بعد ماهها عشق هایی هستند که در عین سادگی و زیبایی؛ تنها نشانه اعتراضشون که شال سر نکردن هست رو در کمال شجاعت ادامه می دن و من واقعا عشق میکنم می بینمشون.. وقتی میان فروشگاه برای خرید تحسینشون می کنم و دلم باز میشه ازون همه قشنگی در عین سادگی.. هنوز به فروشگاه ما گیر ندادن ولی فروشگاههای مشابه همکاران رو بخاطر مشتری بی حجاب یکی دوروزی پلمپ کرده بودند.. غیر این هممون دیدیم که بارها رستوران و کافی شاپ و هزاران صنف دیگه رو هم بخاطر بی حجابی پلمپ کردند! (مملکت زور😡) خب خیلی هاتون که به وضع نظام مثل خود من معترضید، تو دلتون حتما بارها گفتید ایراد نداره.. همه باید تاوان بدیم تا پیروز بشیم! اون رستوران و کافی شاپ و ... هم باید با پلمپ شدنش و پرداخت جریمه تاوانشو بده! یا فرضا راننده تپسی و اسنپ با توقیف ماشینش و بیکار شدنش باید تاوان پس بده.... حالا این وسط خیلی از شما عزیزانی که این ایده و طرز فکرو دارید احتمالا کار اداری یا خصوصی دارید که حقوق ماهیانه دریافت می کنید و قانون اداره و محل کارتون اینه که باید با حجاب برین داخل اداره.. مجبورید مقنعه و شال سر کنید یا اگر آقا هستید بجای شلوارک!! حتما شلوار رسمی بپوشید... اینجا می خوام این سوالو بپرسم که آیا واقعا تو محل کار خودتون جرات دارید سر لخت و بدون حجاب پا بزارید؟؟؟ آیا حاضر میشید یک یا دوماه بخاطر بی حجابی تون تو محل کارتون جریمه بشین و حقوق یکی دوماه رو دریافت نکنید( یا حتی از حقوق دو هفته تون می گذرید؟) که بگیم دارین همپای بقیه تاوان پس میدین و هیچ ایرادی نداره.. و حالا که تو این انقلابیکه شد خیلی عزیزان جوانمون تاوان پس دادن و از جونشون گذشتند، پس منه اداری یا شغل خصوصی( حقوق دولتی بگیر) هم تو محل کار دولتیم قانونو رعایت نمیکنم و حاضرم از حقوقم بگذرم، تا تاوانشو پس بدم؟؟ واقعا فکر نمی کنم هیچ خانم اداری یا آقای اداری حاضر باشه تو این اوضاع ریسککنه و بدون مقنعه بره سر کار.. یا آقایی برای اعتراض به وضع جامعه و ادامه اعتراض با شلوارک بره محل کارش و از اخراج شدن یا توقیف حقوقش نترسه!! و براش مهم نباشه!! و بگه چون دوست دارم پیروز شم پس تاوان پس میدم؟ خودتون از دل من خبر دارید.. می دونید که از همه سران اینمملکت بیزارم.. یعنی با رفتارهاشون.. با دیدن دزدی گرگی هاشون.. با قوانین مسخره شون.. با جلادی و ظالم بودنشون و.... تو انقلاب سال قبل تا جایی که تونستم هم پا بودم و چقدر هم اینجا تعریف میکردم فحش و بد و بیراه شنیدم! ولی انصافا بعد ازون جریان و قوانین مسخره دولته ناشایستمون! هروقت دیدم رستوران یا کافی شاپی بخاطر عدم رعایت حجاب دیگران پلمپ شد، دلم به درد اومد.. همش می گفتم صاحب بیچاره ش کلی ضرر می کنه. هم کاسبی نمی کنه هم باید حقوق کلی پرسنل و هم اجاره شو بده و خیلی سختش میشه! یعنی الان ابن صاحب رستوران و کافه و پت شاپ بسته شد و پلمپ شد و روزیش قطع شد دیگه تاوانشو داد؟ دیگه وضع مملکت با همین درست شد؟؟ یا حتی کمکی کرد تا تو این شرایطی که همه نوع اعتراضات دیگه در ظاهر موقت خوابیده، بتونه کمک به پیروزی مون کنه؟؟ در مورد بی حجابی و کشف حجاب تو ماشین های خاص اسنپ و تپسی هم همینطور! نظر من اینه که.. یک بابای بدبختی از سر ناچاری و چون هیییچ سرمایه دیگه ای نداره مجبوره تو هوای گرم و سرد .. صبح تا شب دنده کلاج عوض کنه تا بلکه شب بتونه دوتا نون و ۲کیلو سیب زمینی پیاز ببره سر سفره زن و بچش! با این تورم و هزینه های سرسام آور تعمیر ماشین و لوازم یدکی و .. مگه ماهیانه چقدر درآمد دارند تا بخواد ماشینشون بخاطر یک خانم محترم عشقی که معترضه حجاب اجباری هست توقیف شه؟ یا پیامک کشف حجاب بیاد و تهدید شه یکبار دیگه تکرار شه ماشینتون توقیف میشه؟ حالا که با زور و اعدام ناعادلانه و بازداشت و هزار ترفند تمام راههای اعتراضی دیگه رو سرکوب کردند! دیگه به نظرتون مثلا تو اسنپ تپسی و کافه رستوران شال سر نکنیم و با شلوارک بریم. همه مشکلات حل میشه و صاحب رستوران و اسنپ تاوانشو میدن و همه چی گل و بلبل؟ اگر همچنان بقیه اعتراضات و فراخوان ها ادامه داشت... اگر همچنان همه با هم متحد بودند یعنی میزاشتن و می تونستند متحد باشند.. و اوضاع مثل همون روزهای شلوغی بود.. خب اونجا و تو اون شرایط ایرادی نداشت.. می گفتیم همه داریم تاوان پس میدیم. می گفتیم خب ایراد نداره الان حتی کارمندامون هم دارن ریسک می کنن و بی حجاب میرن سر کار اداری.. یا همه کاسبی ها تعطیل شده .. پس ما هم بخاطر بی حجابی دیگران تو رستوران یا ماشینمون ریسک می کنیم و تاوان پس میدیم به امید اینکه پیروز شیم! می دونم خیلی هاتون نظر منو دوست ندارید و احتمال زیاد ناراحت هم بشین ولی چه کنم که به عنوان کسی که بابای بچم بخاطر گذران زندگیمون روزی چند ساعت مجبوره مسافرکشی کنه و تو اسنپ و تپسی هست.. همش دلهره اینو دارم که ماشینمون توقیف شه.. وجدانا با این تورم و گرونی بنزین و ماشینی که فقط با بنزین کار میکنه و تعمیرات سنگین داره! حق ندارم بترسم ازین پیامک های تهدیدی و توقیف احتمالی ماشینمون که تمام سرمایه زندگیمونه؟ چون یکی دو پست قبل که نوشتم پیامک کشف حجاب گرفتم ؛یکی دو نفر از شما عشقا بهم گفتید که توقع نداشتی که شوهرت مسافر بی حجابشو پیاده کنه؟ من نمیگم مسافر بی حجابشو پیاده کنه.. ولی همیشه به شوهر میگم هروقت کسی بی حجاب بود مودبانه ازش بخواه بخاطر این شرایط جریمه و توقیف لطف کنه رعایت کنه.. حالا اون مسافرش دوست داره تو کوچه خیابون و ماشین خودش سرلخت یا با شلوارک باشه خودش می دونه ولی خب دلیلی نمی بینم تو این شرایطی که همه چی به روال قبلش برگشته من بخوام تو دردسر بیفتم.. شاید خوشتون نیاد ولی من خیلی خوشحالم که دختر خودم بدون اینکه بهش چیزی بگم مراعات میکنه و نه تو ماشین خودمون و نه هیچ اسنپ دیگه یا کافه رستورانی دیگه شالشو بر نمیداره.. چون بارها دیده کافه ها و رستورانهای محبوبشو پلمپ کردند و بخاطر اونها اگه دوباره بره رعایت می کنه.. دیده پت شاپ دوستشو بخاطر کشف حجاب پلمپ کردن.. سری دیگه بره شالشو بر نمیداره.. تو کلینیکی که کار میکنه به بی حجابی گیر میدن، همیشه موقع کارش حداقل دستمال سر کوتاه رو موهاش میزاره.. ببخشید که من فعلا نظرم اینه! ولی قول میدم هر وقت شمای کارمند دولتی و خصوصی که در حال حاضر مجبوری بخاطر دریافت حقوقت و ادامه شغلت،قوانین اداره تونو رعایت کنی و باحجاب تردد کنی، هروقت دوباره فراخوانی شد و تعصبی شد و تو خودت ریسک کردی و قانون اداره تونو نقض کردی و حجاب اجباریتو کنار گذاشتی.. منم قول میدم دیگه نگران توقیف ماشینمون نباشم.. دیگه غصه فلان رستوران یا کافه یا مارکتی که بخاطر کشف حجاب پلمپ میشه رو نخورم و خودم پا به پاتون تو مبارزات شرکت کنم.. سلام امروز شوهر خواهرشوهر خیلی راحت رفت اون دنیا.. یعنی همچین مرگی آرزوی منه! یا تو خواب بمیرم یا مثل این بنده خدا که صبح تو توالت افتاد زمین و رفت اون دنیا.... عمرمتمام شه.. حالا بچه هاش خیلی معمولی بودن ولی طفلکیخواهرشوهر خیعلی بیتابی کرد.. چرا؟؟؟ چون طوری که تعریف میکرد خیلی با خواهرشوهر مهربون بوده.. دور از جونحدود ۶۰ سال داشت و خانمش همش با گریه می گفت همیشه به من میگفته پیش مرگت بشم من! می گفته تو چرا قرص بخوری من بمیرمبرات؟؟ من باید مریض شم تو پرستاریمو کنی... میگه همه کارهای خونه رو خودش انجام میداده و خب حق داشت که شوهر مهربونش یهویی بمیره، اینهمه بیتابیکنه و ناراحت باشه.. اومدیم تو ماشین به شوهر میگم چه خوبه مرد اینهمه خوب باشه تا وقتیمرد، زنش خاطرات خوبشونو یادش بیاد و گریه کنه.. بعدمگفتمواقعا تو بمیری من یاد کدوممهربونیت بیفتم و اشک بریزم؟؟ به جون عزیزترینه یکی یکدونم تمام اینسالها یک کلمه محبت آمیز ازینمرد نشنیدمکه بماند!مدامو مدام فحش های روزمره و تکراریش تو سرم رژه میره.. حتی پشت گردنش مو داره کثیفه بهش بگم بیا برات خط بگیرم..... با غیض و کشیده یک مرگی(مررررررگ) حواله م می کنه که تا ته دلم میسوزه.. بگم پامو ماساژ بده درد میکنه، می شنوم ک... ننه ت.. بگم داری میری جای یخچال یک لیوانآب بیار، می شنوم ک... خواهرت وجدانا ینیبلند میشه، می شینه، راه میره فقط ی چیزی حواله من می کنه حتی حتی تو لحظاتمعمولی زندگیمون که نه دعوایی کردیم و نه بحثی بوده! دقیقا برخلاف چهره موذی و کاملا مظلومو با ایمانش؛ هرچیتمام اینسالها عقده داشته و خانواده ش اعتماد به نفسشو گرفتند.. داره سر من خالی می کنه.. حالا حرفممظلومنمایی و غر زدنو درد و دل نبود.. فقط چون می دونم برای آقایون آموزنده خواهد بود.. میخوامبگم مثلا اینمرحوم اگر به خانمش میگفته فداتبشم و پیش مرگت بشم.. واقعا شاید عمق دلش ایننبوده که فدا و قربونیزنشبشه.... ولی اونقدر بار معنایی و محبتی اینکلمه تمام اینسالها برای خواهرشوهر زیاد بوده و به دلش می چسبیده که تو این سن مدام امروز تکرارمی کرد که بمن میگفته الهی من پیش مرگ تو بشم.. یا حداقل حرفهای خوب خوب و مهربونی هم بلد نیستید.. حداقل مثل شوهر من پر از بی ادبی،پر از عقده، پر از تکرارحرفهای زشتنباشید.. عای خدا خیر دنیا و آخرت بهتون بده.. سلام امروز الکی بخاطر ارسال ۲تا عکس بیدار شدم.. باید کم کم آماده شم بریم باغ فامیل.. همچنان روی تختم و میلو جانه ملوس کنارم خورخورخور می کنه اینستا جدیدا برای من حالت تفریحی داشت.. روزی چندبار وصل می شدم و فقط استوری دوسه تا پیج مورد علاقمو چک می کردم و لذت می بردم و تاماممم ولی اخیرا افه و ارسالی هاش حالمو بد می کنه. زورکیو بخاطر اینکه ناراحت نشه پیامهاشو باز میکنم و الکی لایک میزنم ولی خب رو مخمه! می دونمو مطمئنم وضعش خیلی وخیم تر ازینه که فقط تو داروگیاهی ها و مسائل مربوط به پوست بچرخه!! ولی دقیقا روزی چندتا از همون آشغالیا برای من ارسال می کنه.. یعنی می خواد بگه من بچه مثبتم و ایسنتا میام تنها گه خوریم همینه!! خودش تمرگیده تو خونهو بیکار و بی عار و خداروشکر شوهرداری بچه داری هم که بلد نیست.. ولی هر سری یک کارهایی میگه و من میگم وقت ندارم و نمی رسم؛مسخره می کنه و ادا در میاره.. چندوقت هم هست مدام کلیپ تهیه مثلا فلان مخلوط گیاهی رو برای جوانسازی پوست یا فلان معجون برای تقویت مو یا معجون ایگرگ برای خوش اندامی و این چرت پرتهارو می فرسته.. بهرحال درست کردن هرکدوم ازینها و استفادشون هم یک آدم بیکار و بی عار می خواد که روزی ۲ ساعت وقت بزاره.. برای اینکه از شرش راحت شم و دیگه چیزی نفرسته، دیشب براش نوشتم مرسی من سر کار میرم و تایمی که خونه هستم دیگه نهایت ناهار شام بپزم و به خونه زندگیم برسم؛وقت نمی کنم ازین معجونات درست کنم! گفتم حتما درک می کنه ولی الان جواب داد ببخشید مگه کوس فیل می خوای هوا کنی که وقت نمی کنی؟؟؟؟ از جوابشبیشتر ازشبدم اومد و دیگه نه سین کردم و نه قصد دارم ارسالی های بعدیشو باز کنم تا قشنگ حرص بخوره... همونجا هم اتفاقا یک استوری از مهران مدیری دیدم که دقیقا یاد افه و خواهرش افتادم.. داشت برای یک داف توضیح می داد که ببین آدما تو دنیا کلا ۳ دسته ان: آدم های پاک.... آدم های پلید..... بعد اون خانوم دافه یهویی گفت آدم های پلنگ؟؟؟ مهران مدیری گفت نه آدم های پوچ.. بنظرم افه و ففه دو تا به درد نخور پلید و پوچ هستند👌🏽😉😅 امضا: یک عدد خواهرشوهر پاک😅🤣 نه بخدا شوخی کردم ادعای خاصی ندارم.. اگر آدم پوچی هم باشم قطعا و صددرصد و وجدانا پلید نیستم👌🏽😶🙄😎 سلام سر شبی پیامک اومد که شماره پلاک فلان تو خیابون ایکس تو ماشینت کشف حجاب صورت گرفته و یکبار دیگه پیامک بگیری ال میشی بل میشی😡 شوهر که گوشیو جواب داد گفتم کی تو ماشینه؟؟ معلوم هست کجایی؟ باز رفتی عشق و حال! گفت neeeee همون نه خودمون به لهجه شوهر! گفت الان تو بزرگراهم و مسافر تپسی دارممم. گفتم پس چی چی پیامک اومد تو هاشمیه هستی؟ گفتم می تونی ثابت کنی که اونجا بودی؟؟ گفت اره هنوز لغو سفر نزدم بعد بیا عکس بگیر.. خلاصه که این از مملکت زور و دروِغگوی ما که الکیفقط میخوان گیر بدن.. الکی فقط جریمه کنن. الکی فقط ماشین ببرن پارکینگ.. الکی فقطبه دو لاخ مو گیر بدن!! بعد خود مسئولین ارشادمون خیلی راحتفیلمهای گه کاری خودشون دست به دست شه و بازم روشون بشه که تو پست ها و مقام های جدید ابراز وجود کنند!!!! والا من شنیدم حتی چت زن و مردی که متاهل باشه لو بره؛ جرمش همونی هست که تو دنیای واقعی مجازات میشن. پس چرا این مسئولین دولتمون که خداروشکر آمار لو رفتن هاشون داره سر به فلکمیزاره؛ انقدر وقیح هستند و بجای مجازاتشون؛پست و مقام میگیرن به مراتب خییعلی بهتر از قبل؟.. چرا این مجازات و قانون ها برای اونها اجرا نمیشه؟ یعنی اونا چطور روشون میشه دوباره نفس بکشن؟؟ بالخره که هر کار کردم با گوشی خودم اعتراض بزنمتا رسیدگی بشه؛ هی کد امنیتی رو قبول نمی کرد. فعلا غزل ردیفش کرد تا ببینم چی میشه؟ شوهر هم بدبخت تاریخچه سفرشو نشون داد و برای مدرک عکس گرفتم، حتی روحش هم تو اون خیابون مورد نظر نبوده اونتایم و اون سر شهر مسافر تپسی داشته.. بعد چشمای دریده کدوم لباس شخصی شماره پلاک اینو اشتباه به جای شماره پلاک دیگه ثبتکرده؟ دقیقا این ثبت های اشتباه کار لباس شخصی های حرامزاده هست.. تو راه مسافرت به مینو دشت رسیدیم و سر ظهر و خلوت!! فقط جای سرویس بهداشتی یک پارک نگه داشتیم تا خواهرم سبدشو بشوره که شربت چپ شده بود.. کاملا ساده و پوشیده فقط شال سرش نبود و ۵ دقه ای رفت و اومد.. کمی بعد پیامک کشف حجاب اومد! و جالب بود که نزده بود تو ماشین بی حجاب بودی! گفته بود تو مکان عمومی!! و تازه شوهر یادش اومد که همونجا یک لباس شخصی دیده که چپ نگاه می کرده و کار خوده تخم سگش بوده که پلاکو ثبت کرد.. امروزم مطمئنم کار یک جیره خوار حرامزاده بوده که بجای یک شماره پلاک دیگه؛ شماره مارو اشتباه ثبت زده! حالا کاش جایی حضوری بود که با مدرک موثق تپسی می تونستیم موضوعو پیگیری کنیم. مشکل اینجاست که تو این خراب شده جایی نزاشتن و نمیزارن تا حرفت به جایی برسه! زندگی مونو ازمون گرفتن.. هرروز بدتر از دیروز کاش روزی برسه خشم و انزجار و نفرتمونو بتونیم فریاد بزنیم و سرشون خالی کنیم و دونه دونه خرخره هاشونو بجویم(جویدن) سلام امروز دوبار سعی کردم به روش قدیمی گچ کتری مو تمیز کنم ولی نشد که نشد.. نهایت یکمی ش جدا شد. قبلنا کتری خالی رو میزاشتم داغ شه کمی گچهاش صدا بده بعد آب سرد میریختم روش و سریع گچ ها کنده می شد. ولی امشب دوبار انجام دادم و نشد. فکر کنم آخرین بار عید داخلشو تمیز کرده بودم و این سری گچ بیشتری گرفته😊 حالا فردا باید روشهای دیگه رو امتحان کنم! + ماشالا طی یکسال گذشته ۹۰ درصد بازیگرا و ورزشکارا از خون و جون و سادگی جوونهامون مایه گذاشتن و خارجه نشین شدند! پرپر شدن هزاران بچه و جوونمون؛ پلی شد برای رسیدن این سودجویان به خواسته هاشون. هرروز فیلم و عکسیک نفرشون! کشف میشه از همشون وحشتناک بدم اومده.. همین دیگه.. هی نوشتم و پاک کردم.. سلام دیروز تو یک حرکت نوفکرانه! یک گوشه کمرم گفت تیک و همچنان انجام بعضی کارا سخته و یا اصلا نمی تونم. مثلا بخوام کفش بپوشم باید پامو بدم بالا .. اونم با درد.. یعنی نمی تونمخم شم.. حس می کنم بقول معروف رگبه رگ شده و یک فشار فوشور حرفه ای می خواد تا دوباره به حالت قبلش برگرده.. + دیشب گول No Love رو خوردم! تل زد که فلان جا جشنواره عینک گذاشته و اگه یکدونه بخریم ۳ تا رایگان در میاد.. گفتم نه ولی هی اصرار کرد و تازه ۱۱ شب بعد کار رفتیم اونجا! بعدم اغفال شدیم و ۴ تا قاب عینک انتخاب کردیم که شد ۲۰۰هزار تومن! ولی موقع شیشه انداختنشون و سفارشمون مشکوک شدم!! گفتم خب اینا قابو ارزون میدن ازونطرف رو شیشه هاشون میکشن!! ولی دیگه روم نشد منصرف شم و می دونم امروز که عینک های شیشه زده رو بیاره؛ بیشتر حرص خواهم خورد.. عینک آفتابی های معمولی ش هم ۴ تا ۲۰۰ تومن بود.. از همون مدلهاس که تو خیابونا بعضی دست فروشها روی پایه و تقریبا ارزون می فروشن.. البته که قطعا دونه ای ۵۰ تومن نمیفروشن و سیصد اینا می ارزه.. ولی غزل از بعضی مدلاش خوشش اومد و فقط برای عکس گرفتن خرید.. خداییش قیافشون جذاب و ناز بود ولی به درد آفتاب نمی خوره چون بیشتر ضرر داره تا منفعت.. + امروز تو اوج نفرت از بعضیا؛ اومدم اسمکوچیکشو تو گوشیم عوض کنم.. خواستم بزنم: گه خان! منفور! دیگه نباش! برو و این قبیل اسمها تا دلم خنک شه!!!!! ولی قسمت ویرایش نام اسم جدیدو نمی زد.. نمی دونم چون بی ادبی بود؟؟ فعلا No Love زدم تا حداقل بچه می بینه خیلی بد نباشه.. See u🙏🌸🌹 سلام بلی بلی خب تعارف که نداریم.. طبق همین مثل قدیمی عنوان پست، خیلی هامون دیگه زووور بزنیم و هنر کنیم سالم بمونیم، همون حدودای ۵۰ ساله.. حالا این مثل شامل حال یک عده ورزشکار و دلاور و رزم آور نمیشه ولی بقیه که تا این سن به سلامتمون اهمیت ندادیم و جدی نگرفتیم، یهویی می بینیم چراغ های هشدار بدنمون روشن میشه و حوصله هم نداشته باشیم، مجبوریم بریم سراغ دوا درمون! اصلا خیلی هم طبیعیه.. با این سم هایی که تو برنج و چای و لبنیات و روغن و سبزیجات و نون ها و ... مون میریزن و به خوردمون می دن! انتظار دیگه ای همنمیشه داشت! + دیروز تنبلی رو گذاشتم کنار و با بعضیا! رفتیم کلینیک تخصصی چشم .. نمی دونمچرا فکر می کردم وضع چشمام خیلی خرابتر ازین باشه که بگه فقط عینک برای دید دور لازم دارم! گفتم یکچشمم حس میکنم مجرای اشکش بسته باشه چون وقتی گریه می کنم؛ ازونچشمم اشکنمیریزه!! گفت عیبی نداره سالمه چشمت! و اینکه نور چشمم همگفتمکم شده؛ گفت طبیعیه.. یعنی حتی ظهرها تو پذیرایی روشنه پر نور من دوست دارم لامپ روشن باشه .. یا نور گوشیم همیشه زیاد.. بهرحال گفت مشکلی نیست! ولی برای شوهر هم عینک دور لازمه همنزدیک.. حالا نمی دونم این عینکدوکاره ها استفاده ش راحته یا نه؟ + سر راه هم یک درمانگاه رفتم دکتر متخصص تا چکاپ کامل بنویسه.. برای شوهر هم نوبت گرفتم تا فقط براش آزمایش بنویسه.. آخه تازه بیمه تکمیلی دارررر شدیم ذوق داریم🤣 جالبه دکتر متخصص ویزیتش فقطططط ۳۹هزار تومن بود! البته ربطی به بیمه تکمیلی نداشت ها.. دفترچه معمولی باشه همین قیمته.. بدی این درمانگاه اینه که به حجاب و مانتو کوتاه و اینا گیر میدن.. مثل حرمامام رضا میخوای بری باید استرس بگیری ی وقت به قد و بالات گیر ندن!! آقا دکتر که اومد آزمایشمو بنویسه گفت بوتاکس زدی؟؟ گفتم: نه.. گفت: چرا زدی😉 گفتم: نه بخدا ولی تو فکرش بودم که بعد درمان سلامتیم بوتاکس هم برم😁 باز گفت: چرا زدی ی ی ی .. پس چرا پوستت صافه؟؟ منم که هرهرو کرکرووو با خنده گفتم: پس پوستم خوبه؟ نرم بوتاکس؟ اینجا منشی درمانگاه وارد شد که بنا به شغلشون تو اون محیط باید چادری و بدون آرایش می بود! همونجا دکتر گفت والااا میرن دماغ عمل می کنن بوتاکس میزنن بعدم میگن هیچکار نکردیم😅 گفتم خب عمل دماغ که لازم بود ولی بخدا هنوز بوتاکس نزدم.. دکتر پرسید چندسالته؟ گفتم ۴۷ بعد رو کرد به منشی و گفت ببین از من سنش بیشتره ولی چی خوب مونده🤨 منشی گفت خب سنت از منم بیشتره پس چرا انقد پوستت صافه؟😆 منم گفتم: ماشالا ماشااالا دیگه خلاصه حالا دکتر سر به سرم گذاشت یا واقعی گفت و هرچی... ولی کلی ازون خنده ها و دادن انرژی مشعوف شدم و با نیش باز از درمانگاه پرواز کردم به سمت خیابون و ماشینمون.. اینجا صدایی می شنیدم که می گفت خانوم خانوم و هی صداش نزدیکتر می شد و دیگه مطمئن شدم با من کار دارند.. رو برگردوندم.. خانوم جوانی بود که با خنده گفت ببخشید میشه بگین کفشاتونو از کجا خریدین خیلی خوشم اومد😁 گفتم دو هفته پیش از رامسر خریدم نمیدونم اینجا کدوم خیابون و کجا داره... بعد هم تعارف! کردم اگه میخواین بگم خواهرم براتون بخره و بفرسته.. که گفت آها نه دیگه باید پا کنمسایز پام باشه... حالا کفشها خیلی ساده هست ولی راحته و از کجا این بنده خدا خوشش اومده بود.. پوستمم که خودم از نزدیک می بینم اصلا رضایت ندارما ولی خیلی خوشحال شدم از دید طرف مقابل خوب و صافه! + فردا صبحم ناشتا باشم برم آزمایش.. امیدوارم حال روده و معده م هم مثل چشمام خوب باشه و دکتر بگه مشکلی نیست.. سرگیجه های زیادمم ربطی به چربی خون و قند و فشار و کم خونی و قلب و اینچیزام نداشته باشه😏😁 امضا: یک عدد جون دوسته تنبل🤗 همیشه سلامت و برقرار با حال خوب و پوست خوب بمانید🙏😘
ادامـه مطـلب
ادامـه مطـلب
| Designer |