کوچه باغ  ِ آرام

سلام

یادتونه میگفتم محل کارم راحتم‌ و دغدغه ندارم و اینا.. حالا دیگه به واسطه محمدخان این طور نیست!

قبلنا محمدو تو کلینیک میدیدم.. با سگش وقت می‌گذروند و بیکار می چرخید.

تو پت شاپ نیرو کم داشتیم و دیگه استوری کردیم و یک خانم اومد. دوروزی بود و حالا چطور شد که محمد جایگزین اون شد نمی دونم؟

طوری که غزل گفته بود محمد دامپزشک بیکار بود که تازه درسش تمام شده بود.. حالام دیگه حتما از سر بیکاری‌و نیاز به درآمد اومده پت شاپ.

طوری که شناختمش از نظر دانش هم چیز زیادی بارش نیست.‌مگر اینکه بعد اینکه مدرکش‌بیاد به واسطه بابای پولدارش بتونه کلینیک‌بزنه.

خلاصه که اینجا همکار شدیم و اون یک شیفته و من شیفت دیگه و موقع تحویل شیفت ها می بینمش و مهم هارو برای هم میگیم و ..

روزای اول که غلام داشت سکته میزد میدید این پسره میاد تو و من‌بهش سیستمو یاد میدم و اینا..

یکی دوبار هم لحن خیلی زشتی حرف زد که شستم و آبش کشیدم تا دیگه حرف مفت نزنه.

حالا چرا میگم پسره لوس‌و خاله زنک و خودشیرین هست؟

چون باعث شد دکتر گروهی بزنه و ۷نفرمونو عضو کنه و مجبور شیم گزارش کاری روزانمونو بگیم..

مثلا خود محمد میگه من امروز طی شستم!بعد قسمت قلاده هارو مرتب کردم. بعد مشتری اومد فلان گفت و من فلان گفتم و اینا..

یا فرضا باهم صحبت میکردیم و لیست ملزومات پت شاپو بهش میگفتم، سریع از طرف خودش تو گروه میزاشت که فلان چیزارو لازم داریم‌و به چشم دکتر بیاد..

و اینچنین مواردی که خیلی بنظرم برای یک‌مرد زشت و رفتارخاله زنکی هست.

تو سیستم هم کد ورودی هر کدوممون به اسم کوچیکمون هست.. مثلا من فرح... اون محمد و ...

هفته پیش فاکتوری رو اشتباه ثبت زده بود من‌درستش کردم و سر لیست نوشتم محمد...

حس میکنم بهش برخورده که چرا اسمشو خشک و خالی زدم..

دیشب دوباره فاکتورای روز قبلو چک میکردم دیدم نوشته دکتر محمد صدر! خخخخخ کلی خنده م گرفت ولی بهش چیزی‌نگفتم تو ذوقش نخوره آقا دکتر.

فقط از دیروز هروقت بخوام صداش‌کنم‌میگم دکتر جان!

این لوس خان دهه هفتاد هست ولی دقیقشو نمیدونم. حالا بدیش اینه مشتری عصر اومد فکر میکرد محمد پسرم بوده. عیعععیییی. والا اصلنم‌ بمن نمیاد بچه دهه هفتادی داشته باشم😁😑😪😭

تاريخ یکشنبه هفدهم دی ۱۴۰۲سـاعت 19:46 نويسنده ونوس| |

Designer