کوچه باغ  ِ آرام

سلام

دخمر خوبی شدم و کم کم دارم خونه تکونی می کنم، چون عید پارسال هم دستم مجروح بود و نتونستم کاری کنم دیگه دلم میخواست پاییز که در و پنجره تقریبا بسته میشه خونه ها بدون خاک باشه.

دیروز شوهر پرده پذیرایی رو باز کرد و چون ۲۰متری و سنگینه قرار شد بدم اتوشویی بشوره ولی یک تکه از قسمت روییشو خودم انداختم تو ماشین که ماشین نچرخید.... حالا نه بخاطر اون پرده؛ کلا مدتی بود خیلی لاق لوق صدا میداد مثل تراکتور و منم فکر‌میکردم طبیعیه!!

غیر اونم کلی لباس کثیف دیگه داشتیم‌که ماتم گرفتم چه کنمممم. شماره یک تعمیرکارو از کسی گرفتم و خدا خیرش بده یکی دو ساعت بعدش اومد و خیلییی سریع فهمید مشکل کجاست‌. یک قطعه شو عوض کرد و گفت فعلا گناه داری کارت راه بیفته تا جمعه دیگه بیام بلبرینگ و اوناهاشو درست کنم و خداروشکررر که یک پول وامی تو کارتم هست و هموجووور داره تعمیرات پیش میاد😏🙄😁

میخوام ادامه مطلب رمزی غیبتی بینویسم😉

ازین نظر رمزی میکنم که می‌ترسم آشنا ماشنایی ازین دور و برا رد شه و آبروم بره و شخصیت خبیثم رو شه🤭😊

تاريخ شنبه پانزدهم مهر ۱۴۰۲سـاعت 19:33 نويسنده ونوس| |

Designer