کوچه باغ ِ آرام
سلام امروز حس بدیو تجربه می کنم.. پرم از خالی حسرت و فکر گذشته فایده ای نداره! 20 سال چه زود گذشت!! اگه تو همون جایگاه شغلی خوبم میموندم الان حداقل با 20 سال بیمه بازنشست میشدم. راحت تو خونه مینشستم و خانومی میکردم و تهش میدونستم هرماه حقوقی میاد تو حسابم.. ولی امروز چی؟ بعد از اینهمه سال تراکتوری کار کردن؛ حالا امروز که بین 46 و 47 سالگی گیرم و اولین روز بیکاری مو تجربه میکنم؛ میبینم که هیچی نیستم! همه این سالها فسیل شدم تو اون مغازه و شغل فروشندگی! ولی اونقدر احمق بودم که خودمو بیمه نکردم.. چرا؟ چون با شغل خرکی شوهر همیشه هشتم گرو نهم بود و هزینه بیمه هم زیاد.. بهرحال اتفاقیست که افتاد و خودم سرنوشتمو بد رقم زدم.. همیشه دلم میخواست یکروز ده روز هزاران روز بشینم تو خونه و زنانگی کنم و نگران هیچی نباشم. ولی امروز که بیکار شدم و نشستم خونه دقیقا شروع افسردگی من خواهد بود؛ اگر به همین منوال و با همین افکار بگذرد! چند ماه بود که می دونستم مغازه ای که هستم جمع میشه ولی دلم به کار نتی و فروش آنلاینی که تو اینستا داشتم خوش بود😐 تو ذهنم چقدر ایده داشتم برای رشد پیجم. برای فروش بیشتر محصولاتم.. برای پیشرفتم.. اصلا نگران بیکاری نبودم. فکر میکردم همون وقتی که میزارم تو مغازه با حقوق چندرغازی! همونو صرف پیج و فروش آنلاینم میکنم و باز هم مثل همه این سالها درآمدی دارم برای گذران امور.. ولی خب الان دپرس شدم چون فروش آنلاینی هم نیست.. تو این اوضاع اینروزا نه نت درستی هست و نه دل تبلیغ و فروش دارم و نه هیچی.. هیچی نمیدونم ..نمیدونم چکار میخوام بکنم.. ولی حس بد بی عرضگی بهم دست داده و از خودم و ضعفم تو همه این سالها بدم اومده! همش نگران بودم و هیچ کار نکردم فقط در حدی کاری کردم و پول درآوردم که کسر حقوق نداشته شوهرو جبران کنم. اگر همین الانش هم حقوق اونو ثابت و هرماهه میدادن هرقدر هم کم هست ولی باز هم خیالم از الان راحتتر بود! ولی در حال حاضر 3 ماهه حقوق اونو هم ندادن. ینی کارخونشون میزاره هر 3 و 4 ماه نهایت یک حقوق میده تا چندماه بعد.. کاش انقد حرصی و تعصبی نمیبودم و الان حتی با نوشتن اینها هاله اشک نمیومد جلو چشمام تا نتونم مثل آدم تایپ کنم.. کاش کمی بی غیرت و بی مسئولیت بودم. مثل بعضی زنها گشاد میشنستم خونه و میگفتم وظیفه شوهرمو باید جور کنه باید بیاره باید خرج کنه ولی همیشه مثل یک آدم کودن خودمو تو همه چی دخالت دادم.. آخرش چی شد؟ برای من که دیگه دیر شد.. خیلیاتون خداروشکر کار آبرومند و دولتی دارید و بیمه هستید ولی اگر هنوز سنتون کمه و ازون طرف هم میبینید پشتوانه خوبی برای آینده ندارید حتما و حتما خودتونو بیمه کنید. پشتوانه خوب یعنی اینکه دلتون محکمه ارثی یا پشتوانه مالی خوبی دارید که همیشه از سودش میتونید بخورید و نگران امورات پیری تون نمی مونید.. یا میدونید شوهر و خانواده خوبی دارید که تا همه عمر ساپورتتون میکنن و نگران نیستید. اما اگر مثل من همیشه مجبورید کار کنید و شغل آزاد دارید حتما خودتونو بیمه کنید که بعدها حسرت نخورید که چه سالهایی از عمرتون به بطالت و هیچی گذشت و الان هیچی ندارید.مثل حس امروز من و فرداهای من!!! دخترم انقدر عاقله که زندگی منو دید همین اول کار با وجودیکه حقوقش هنوز خیلی خیلی خیلی کمه ولی دوماهه شروع کرد و خودشو بیمه کرد و ماهی 500 میده.. میتونست بیمه بهتری کنه ولی خب اون خیلی گرونتر بود و تمام حقوقش میرفت. فعلا همینو شروع کرد تا انشالا بعدا بتونه تغییرات بهتری بهش بده.. خدایا شکرت خدایا عاقبت به خیرمون کن
| Designer |